صفحه اصلی


نه دی، (9 دی) پیوند عاشورائی امام و امت
دوشنبه ۹ دي ۱۳۹۸ - روابط عمومی

 حماسه نهم دی خط بطلانی شد بر پندارهای غلط و خیال های باطل کسانی که تصور می کردند که رهبری از پشتوانه مردمی برخوردار نیست و با همین توهم تمام توان خود را در شکستن خیمه انقلاب بکار بردند. اما زهی خیال باطل، امت حزب الله یک بار دیگر اعلام کرد که همچنان سرباز ولایت بوده و در این راه کوچک ترین تردیدی به خود راه نخواهد داد. حماسه 9 دی حرکت عظیم ملت، تجلی دست قدرت خدا، اتمام حجتی برای همه و و حرکتی ماندگار در انقلاب است و نظام اسلامی را بیمه کرد.

 

فتنه، اسلحه جنگ نرم

در دوران استعمار کهنه، استعمارگران از طریق لشکرکشی‌های نظامی و با تکیه بر قدرت نظامی خود به تسخیر سرزمین‌های دیگر می‌پرداختند. در استعمار نو، از طریق حکومت‌های دست‌نشانده و مزدوران داخلی و قوانین و مقررات بین‌المللی اهداف استعماری خود را دنبال می‌کردند و در استعمار فرانو از طریق تهاجم فرهنگی، شبیخون فرهنگی، ناتوی فرهنگی و یا به اصطلاح جدیدتر و کامل‌تر، از طریق جنگ نرم به فعالیت می‌پردازند. تقابل «فتنه» و «قتل» و شدیدتر و بزرگ‌تر دانستن فتنه از قتل در آیات191«وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ» و 217 «وَالْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ» سوره بقره، حاکی از خطرناک‌تر بودن تهاجم فرهنگی و جنگ نرم نسبت به جنگ‌های سخت می‌باشد. قتل، مربوط به جنگ‌های سخت و عملیات‌های نظامی است، اما فتنه از شگردها و لوازم جنگ نرم است؛ زیرا در فتنه‌ها، به ویژه فتنه‌های دینی و اعتقادی، باورها و ارزش‌های مردم مورد هجوم قرار می‌گیرند و با ترفندهای مختلف شیطانی، تضعیف و تحقیر می‌شوند. تجربه‌ تاریخی بشر، نشان داده است که جنگ‌های سخت و نیمه‌ سخت، کارایی چندانی ندارند. تأثیرگذاری آنها کوتاه‌ مدت و لغزنده می‌ باشد و هزینه‌های فراوانی برای مهاجمان در پی دارند. محصول جنگ‌های نیمه‌ سخت نیز معمولاً برپایی یک دیکتاتوری تمام عیار است و در بسیاری از موارد، موجب جنگ‌های خیابانی و ناامنی‌های درازمدت اجتماعی می‌ شود. دست‌ کم این که امنیت روانی و استقرار فکری جامعه را از بین می‌ برد. به همین دلیل، استعمارگران به این نتیجه رسیده‌اند که اگر بخواهند به طور کامل بر مخالفان خود غلبه کنند و سیطره‌ طولانی‌مدت خود را حفظ کنند، باید شیوه‌ استعماری خود را تغییر دهند. راه تثبیت سیطره بر یک کشور، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است.

 

بصیرت، سلاح اهل ایمان

بصیرت یا بینش، نوعی دید درونی است که با دید چشم ظاهری، متفاوت است و اصلاً با چشم یا اندام های ظاهری بدن، قابل دریافت نیست. بصیرت، قوّه و نیرویی قلبی است که به مدد نور الهی، پدید آمده، حقیقت و باطن امور را- چنان که هست- در می یابد. با دید بصیرت، انسان، درست را از نادرست و حق را از باطل، به آسانی تشخیص می دهد. اهل بصیرت با امداد نیروی قدسی که به آنها عطا شده، می شنوند؛ می اندیشند؛ نگاه می کنند؛ می بینند و از عبرت ها، بهره می گیرند و آن گاه راه های روشنی را می پیمایند و بدین ترتیب، از افتادن در پرتگاه ها و لغزش گاه ها در امان می مانند.1 در واقع، بصیرت و بینش، نوری درونی است که شخص با آن نور، در میان مردم، زندگی می کند؛ چنان که قرآن کریم فرموده است: «وجَعَلنا لَهُ نُوراً یمشِی بِهِ فِی النّاسِ». انسان به سیر بصیرت، راه را از بی راهه و حقیقت را از امر غیرحقیقی، باز می شناسد و نیز درگرفتن اطلاعات و داده ها، درست گزینی می کند و نیز در ارائة نظر و رأی، درست گویی می کند و به فرمودة امام علی علیه السلام، آن که بصیرت و بینش نداشته باشد، رأی او، نادرست و بی ارزش است.

 

عوامل و موانع بصیرت

از دیدگاه روایات راه های متعددی برای کسب بصیرت و رسیدن به بینایی عمیق و استوار وجود دارد که به اختصار به مهم ترین آنها اشاره می شود:

یاد خدا: یکی از راه های کسب بصیرت، یاد و ذکر خدای بزرگ است؛ خدایی که حاضر و ناظر بر همه اعمال، گفتار و پندار ماست و هیچ چیز از دید او پنهان نیست و به حساب همه اعمال انسان از ریز و درشت رسیدگی خواهد کرد

بهره گیری از قرآن: قرآن کریم خود نور است و برای نورانی کردن دل انسان و بینایی و بصیرت آن تأثیر بسیار شگرفی دارد.

پیروی از پیامبرصلی الله وعلیه وآله: پیامبران الهی به طور عام و پیامبر اسلام صلی الله وعلیه وآله به طور خاص موجب بصیرت انسان ها می باشند. هر کس به آنها ایمان و راه و سنت آنها را در زندگی خویش به کار گیرد، بینا و دانا می گردد.

ولایت پذیری: همان گونه که ایمان به انبیای الهی موجب نورانیت دل و بصیرت انسان می گردد ولایت پذیری نیز موجب بصیرت انسان می گردد.

عبرت گیری: حوادث تاریخی آثار گذشتگان اگر به چشم عبرت گیری مورد مطالعه قرار گیرد سبب بصیرت و بینایی انسان می گردد چون گاهی حوادث همگون و مشابه در دوران های مختلف پیش می آید که دانستن حوادث گذشته موجب بصیرت انسان می گردد تا انسان از تکرار آنها خودداری کند یا عملی شایسته و بایسته در مقابل آن انجام دهد.

 

بصیرت در قرآن و احادیث معصومان علیهم السلام

مفسران سه معنا برای واژه بصیرت در قرآن برشمرده اند:

1.یقین و اطمینان: «أَدْعُوا إِلَی اللَّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ» (یوسف: 108) پیامبر در این آیه اعلان می دارد که با یقین و اطمینان و از روی بصیرت کامل و معرفتی که حق و باطل را از هم جدا می سازد، به خدا دعوت می کند.

2.شاهد: «بَلِ الْإِنسَانُ عَلَی نَفْسِهِ بَصِیرَةٌ» (قیامت: 14) در تفسیر این آیه دو احتمال وجود دارد. یکی اینکه انسان خود شاهد اعمال خویش است که در این صورت تاء در بصیرت برای مبالغه خواهد بود. دیگر آنکه این آیه معنایی مشابه آیه 24 سوره نور دارد و به این صورت که شاهدانی از انسان مانند اعضاء و جوارحش بر اعمال او نظارت دارند.

3.دلایل روشن: «قَدْ جَاءَکم بَصَائِرُ مِن رَبِّکمْ»(انعام: 104) و نیز (اعراف: 203؛ اسراء: 102 و جاثیه: 20) بیشتر مفسران بصائر (جمع بصیرت) را به معنای حجج و بینات دانسته اند که باعث شناخت هدایت از ضلالت و ایمان از کفر یا موجب علم و آگاهی می شود. از آن جهت به نشانه و دلایل روشن و قاطع الهی بصائر گفته اند که موجب بینایی قلب و درک حقایق به وسیله آن می شود.

 

بصیرت در کلام بزرگان

انسان با روحْ انسان است؛ با بصیرتْ انسان است. ما همه، با همه حیوانات شرکت داریم در اینکه گوش داریم، چشم داریم، پا داریم، دست داریم. اما این مناط انسانیت نیست. آنی که انسان را از همه موجودات جدا می کند، از همه موجودات طبیعی جدا می کند، آن قلب انسان است؛ آن بصیرت انسان است. شما بصیرت داشته باشید انسانید. اگر بصیرت نداشته باشد ابو جهل چشم داشت، اما انسان نبود. بعضی از انبیا هم چشم نداشتند و نبی بودند میزان در انسانیتْ معنویت انسان است. کوشش کنید که خودتان را با محتوا کنید. معنویت در خودتان ایجاد بکنید. و از این هیچ باکی نداشته باشید که انسان دست ندارد، پا ندارد، چه ندارد.

 

اهل بصیرت در تاریخ

در عالم هستی برخی انسانها به واسطه استعدادها و تواناییهای مادی و معنوی، از جایگاه خاصی در جامعه بهره مند می شوند، رفتار و عملکرد آنها مورد توجه عامه مردم قرار می گیرد و در رفتار و کردار آنها تاثیر می گذارد؛ این افراد برجسته «خواص» هستند. خواص همواره الگوی عوام می باشند و سرنوشت عوام به طور عجیبی با گفتار و رفتار این گروه گره خورده است و همین مسئله مسئولیت آنها را سنگین و لغزششان را نابخشودنی کرده است. خواص به دو بخش طرفدار حق و طرفدار باطل تقسیم می شوند. مقام معظم رهبری در این زمینه می فرماید: «خواص طبعا دو جبهه هستند؛ خواص جبهه حق و خواص جبهه باطل. یک عده ای اهل فکر و فرهنگ و معرفت اند، برای جبهه حق دارند کار می کنند. فهمیدند حق با این طرف است، حق را شناختند. دارند برای حق حرکت می کنند. اینها یک دسته اند. یک دسته هم نقطه مقابل حق اند. ضد حق اند.» خواص طرفدار حق که به سلاح «بصیرت و آگاهی» مجهز بودند، جریان حق را شناختند و تا آخرین لحظه بر حمایت و پشتیبانی از آن استوار ماندند. پرچمداران بصیرت که انگیزه و نیتی جز رضای پروردگار نداشتند، چونان مشعلهای هدایت الهی پرتوافشانی میکردند تا عامه مردم در پرتو انوار پاکشان صواب را از ناصواب باز شناسند و منحرف نشوند.

 

نهم دی 1388، تجلی بصیرت در سایه ولایت

روزهای سال، به طور طبیعی و به خودی خود همه مثل همند؛ این انسان ها هستند، این اراده ها و مجاهدت هاست که یک روزی را از میان روزهای دیگر برمی کشد و آن را مشخص می کند، متمایز میکند، متفاوت می کند و مثل یک پرچمی نگه میدارد تا راهنمای دیگران باشد. روز عاشورا - دهم محرم - فی نفسه با روزهای دیگر فرقی ندارد؛ این حسین بن علی علیه السّلام است که به این روز جان میدهد، معنا می دهد، او را تا عرش بالا میبرد؛ این مجاهدت های یاران حسین بن علی علیه السّلام است که به این روز، این خطورت و اهمیت را میبخشد. روز نوزدهم دی هم همین جور است، روز نهم دیِ امسال هم از همین قبیل است. نهم دی با دهم دی فرقی ندارد؛ این مردمند که ناگهان با یک حرکت - که آن حرکت برخاسته از همان عواملی است که نوزدهم دیِ قم را تشکیل داد؛ یعنی برخاسته ی از بصیرت است، از دشمن شناسی است، از وقت شناسی است، از حضور در عرصه مجاهدانه است -روز نهم دی را هم متمایز می کنند. مطمئن باشید که روز نهم دیِ امسال هم در تاریخ ماند؛ این هم یک روز متمایزی شد.

 

ولایت فقیه در اندیشه معمار بزرگ انقلاب حضرت امام خمینی(ره)

اصل ولایت فقیه در قانون اساسی ذکر شده است حضرت امام می فرمایند: این که در قانون اساسی است بعضی شوونات ولی فقیه است نه همه شوون ولایت فقیه. حکومت شعبه ای از ولایت مطلقه رسول الله(ص) و یکی از احکام اولیه اسلام است. بنابراین ولایت مطلقه نه در چارچوب احکام فرعیه اولیه و ثانویه الهیه محصور است و نه در محدوده قانون اساسی اسیر و نسبت به هر دو امر مطلق است نه مقید. اوامر او در حکم قانون است و در صورت تعارض ظاهری با قانون، مقدم بر قانون می باشد.

  1.  

ولایت فقیه در اندیشه ولی فقیه زمان، حضرت آیت الله خامنه ای

فقه حکومت، باید قواعد و چهارچوب های اقامه دین در جامعه را بیان کند. این قواعد، در سطحی فراتر از آنچه معمولاً با عنوان فقه حکومت می شناسیم قرار دارند. ولی فقیه، اجازه دارد نوبه نو، نظام ها و ساختارهایی برای تأمین اهداف نظام اسلامی بسازد و در این طراحی های کلان، به تشخیص خود، مصالح و رویکردهایی را ترجیح دهد و دین، اجازه این انعطاف ها و انتخاب ها را به او می دهد.

  1.  

اختیارات و وظائف متقابل ولی فقیه و مردم

از آنجا که حاکم و مردم از ارکان اساسی حکومت محسوب شده و با فقدان هر کدام از آنها، حکومت، شکل نخواهد گرفت، دین اسلام پیوند میان این دو و پیروی مردم از حاکمی با اوصاف خاص را مورد عنایت قرار داده و از این رو، بیعت با حاکم را که به معنای سر در گرو اطاعت وی نهادن است، در موارد متعدد مورد تأکید قرار داده است. نگاه هم­ زمان دین اسلام به مردم­سالاری و دین­مداری موجب شده است، ضمن این­که معایب و کاستی­های برشمرده شده در دو نظام دموکراسی و تئوکراسی، در نظام مردم سالاری دینی، وجود نداشته باشد و مزایا و امتیازات آن دو نظام عملاً در این نظام پیشنهادی، حضور پررنگی داشته باشند، بلکه سرّ موفقیّت و کارآمدی این نظام در سال­های تحقق آن در ذیل نظام نبوی و علوی و استقرار آن در کشور جمهوری اسلامی ایران را نیز باید در این قضیه جستجو کرد.

  1.  

حکم حکومتی و ولایی ولی فقیه

حکم حکومتی به دلیل سایه ی پُر تأثیر آن بر سرنوشت ذهنیت های اجتماعی و روندهای تصمیم ساز در عرصه ی سیاسی ایران اسلامی، نیازمند دقت بیشتر و ژرفنای مطالعاتی جدی تر است. روا نداشتن دقت در این زمینه و به دور ماندن از نگاه های ژرف در این خصوص خاستگاه ابهام و جهل نسبت به ماهیت، ابعاد و اضلاع این مقوله ی مهم و کارکردهای اجتماعی آن است. باید اذعان داشت به رغم به میان آمدن سخن بسیار از مقوله ی حکم حکومتی و چند و چون آن، هنوز این موضوع تشنه ی بسط دامنه های مطالعاتی آن به حساس ترین نقطه ی بحث یعنی جایگاه حکم حکومتی درون نظام سیاسی اسلام و نسبت آن با واقعیت های اجتماعی است.

  1.  

شبهات شانزده گانه ولایت فقیه

خدای متعال برای اداره جامعه احکامی را نازل فرموده که در بسیاری از موارد نیاز به شخصی دارد که آنها را تفسیر و تبیین کند همانطور که تمام قوانین دنیا چنین اند، گو اینکه تلاش قانونگذاران این بوده که آنها را روشن بیان کنند ولی به علت ویژگی ها و نارسایی های زبان، گاه مقررات نیاز به تفسیر دارند. افزون بر این برای تطبیق احکام بر مصادیق و موارد آنها نیز گاه ابهاماتی وجود دارد؛ یعنی اینکه آیا فلان حادثه خاص، مصداقی از این قانون خاص است، یا مصداقی از قانون دیگر، این امر مشکل دیگری در راه اجرای قانون است که در تمام قوانین دنیا وجود دارد. پس از تفسیر قانون و تعیین مصداق آن، نوبت به اجرا می رسد. هر قانونی نیاز به مجری دارد برای اداره یک جامعه براساس احکام و قوانینی خاص باید فرد یا افرادی باشند که بتوانند این سه مسؤولیت را به عهده بگیرند.

  1.  

کتاب شناسی بصیرت

بروز فتنه ی بزرگ و سازمان یافته ی 1388 که دشمنان قسم خورده ی این انقلاب و سرزمین سال ها برای آن برنامه ریزی کرده بودند،کشور و همه آحاد جامعه را در معرض آزمونی بزرگ و سرنوشت ساز قرار داد. در بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی بر ماهیت "فتنه بودن" این واقعه و توطئه ی عظیم تاکید شده است. در کلام الله مجید نیز جایگاه "فتنه" در سوره ی بقره آیه 191(و الفتنة اشد من القتل) و آیه 217(و الفتنة اکبر من القتل) به روشنی بیان گردیده است و این نکته ای است که در بررسی وقایع فتنه و مطالعه کتاب، پیش و بیش از نکات دیگر، باید مورد توجه و مد نظر قرار گیرد. کتاب "نقشه  نقشه بر آب" حاوی فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره ی فتنه ی عظیم سال 1388 است، فتنه ای که به مدد و لطف الهی و با رهبری حکیمانه رهبر معظم انقلاب و برکات خون شهیدان و بصیرت، مقاومت و غیرت ملت بزرگ و سربلند ایران، طومار آن در هم پیچیده شد و انقلاب اسلامی در سیر تاریخی خود پیروزمندانه این گردنه ی دشوار را پشت سر نهاد.





  نام و نام خانوادگی :
 

  نظر شما :
  • نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نخواهد شد.
  • لطفآ از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمائید.
  • نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابند.